کد مطلب:90462 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:119

پارسایی و پاکی و نرمش و بخشش پرواپیشه











«بعده عمن تباعد عنه زهد و نزاهه و دنوه ممن دنا منه لین و رحتمه»

واژه ها

زهد: الزهید الشی ء القلیل و الزاهد فی الشی ء الراغب عنه.

زهد به معنای چیز اندك، روی بازگردانیدن و به اصطلاح سالكان: زهد بیرون آمدن از دنیا و آرزوهایی كه به آن تعلق دارد، مانند: مال، جاه و ملك و در «مزهود فیه» اختلاف است، بعضی گویند: دینار و درهم است و برخی گویند، ترك مطعم و مشرب است. و زهد: اندازه گیری چیزی است «یقال: خذ زهد ما یكفیك»: به قدر كفایت خود بگیر.

نزاهه: دوری از بدی، پرهیزكاری (رجل نازه النفس) مرد پاك سرشت، مرد عفیف و بزرگوار كه تنها به سر برد و به خانه ی دیگران نرود و مال خود را با مال غیر مخلوط

[صفحه 526]

ننمایند.

«اصل النزه: البعد و تنزیه الله، تبعیده عما لا یجوز علیه من النقائص و منه الحدیث فی تفسیر سبحان الله هو تنزیهه عن السوء و تقدیسه و فی الحدیث: المعذب فی قبره، لا یستنزه عن البول (ای لا یستبری و لا یتطهر.):

نزه: اساسا به معنای دوری است. تنزیه خداوند، از نقائص به دور بودن است. در تفسیر «سبحان الله» همین معنا ملحوظ است. كسی در قبر معذب می شود كه از ادرار خود را پاك نكند.

لین: نرمش، ضد خشونت و زبری است. لین در سخن، آهستگی و آرامی است.


مصلحت بود اختیار رای روشن بین او
زیردستان را سخن گفتن نشاید جز به لین


«سعدی»


بلی به یك حركت از زمانه خرسندم
كه روزگار به سر می رود به شدت و لین


«سعدی»


من نكردم با وی الا لطف و لین
او چرا با من كند برعكس كین


«مولوی»

لین الجانب، لین الحدیث، لین العریكه، لین الفواد، خوش برخورد، نرم سخن،

[صفحه 527]

خوش اخلاق، رقیق القلب، نازك دل.

رحمت: رحمت بخشیدن كسی را و مهربانی و عطوفت نمودن بر او.

رحمت، اساسا به معنای رقت قلب و دلسوزی است و این رحمت از خداوند نسبت به بندگانش، به معنایی است و از آدمیان، نسبت به یك دیگر به معنای دیگری است «ان الرحمه من الله انعام و افضال و من الادمیین رقه و تعطف.»

ترجمه: كناره گیری پرواپیشه از كسانی كه از او دوری كنند، از روی زهد و به خاطر پاك ماندن است و معاشرتش با آنان كه به او نزدیك هستند، توام با مهربانی و نرمش است

شرح: در شرح این جمله، علامه ی مجلسی (ره) گوید:

«كون بعده عمن تباعد عنه، لزهده فیما ایدی الناس و نزاهته عنه لا عن كبر و تعظم علیهم و كذلك دنوه ممن دنا منه عن لین و رحمه منه لهم لا لمكر بهم و خدیعه لهم عن بعض المطالب، كما هو عاده الخبیث المكار.»:

علت كناره گیری او از كسی، به خاطر روگردانی و اعراض او از آنچه كه در اختیار مردم است بوده، تا نزاهت و عفت خود را حفظ نماید و همچنین به كسی نزدیك شدن به خاطر پیوند و ارتباط معنوی است كه بالین و رحمت همراه خواهد بود و نه به جهت مكر و خدعه كه مكاران و بدسیرتان برای رسیدن به مطامع شیطانی به آن عمل می كنند.

خویی گوید:

یعنی بعده عن اهل الدنیا و مجالستهم من باب الزهد و التباعد عن مكروههم و اباطیلهم دنوه ای قربه من المومنین من باب التعاطف و التواصل.»:

[صفحه 528]

دوری و كناره گیری مومن از اهل دنیا و ترك مجالست با آنها، برای روی برگرداندن از اعمال ناپسند آنها به علت صرف عمر آنها، در اباطیل است و اما نزدیكی او با مومنان، از باب مهرورزی و پیوند در سطح ایمان و عقیده است كه هرگز، گزندی به آن راه ندارد.

با توجه به دسته بندی لغات و شرح عبارات، از دیدگاه شارحان، چنانكه گذشت، نكته ای در توضیح بیشتر این كلام، شایان توجه است و آن اینكه، در نظم جهان هستی، دو محور جذب و دفع، خواه در امور مادی و یا معنوی، دوشادوش یكدیگر وجود دارند و آدمی كه به یك لحاظ، عالم صغیر و در نظام جمعی این جهان كه انسان كبیر است، از این دو، استثنا ندارد و همانگونه كه در كل این جهان پهناور (انسان كبیر)، جاذبه و دافعه وجود دارد، در انسان (عالم صغیر) نیز قانون جذب و دفع حاكم است و از اینجا حركت از نقص به كمال آغاز شده و تا نیل به هدف و رسیدن به كمال مطلوب، این حركت را ادامه می دهد. او همچنین در سیر ملكی و ملكوتی، مدارج كمال را پیموده و تا وصول به اسماء و صفات الهی كماكان این سیر تكاملی را با حركت بی وقفه ادامه خواهد داد.

بنابراین تقارب و تباعد، نزدیك شدن و فاصله گرفتن انسان پرواپیشه از آحاد جامعه، همان سیر تكاملی است و علت این قرب و بعد را، در زندگی اهل تقوا، به معیار حب فی الله و بغض فی الله كه یك اصل است، خواهد بود. اگر با كسی فاصله می گیرند، به خاطر خدا و جذب راه حق است و اگر به كسی نزدیك می شوند، باز هم به خاطر خدا و فرمان پروردگار خواهد بود شناخت این معیار به وسیله ی آشنا شدن و عمل نمودن به فرمانهای رهبران راستین اسلام است، تا هر حركت و سكون و جذب و دفع، با این معیار، از طریق تعلم و یاد گرفتن منطبق گردد.

[صفحه 529]


صفحه 526، 527، 528، 529.